آقای عارف تند نرو ، این انتخابات خود سند تقلب در انتخابات 88 است

هیچ حسی بدتر از این نیست که ملتی احساس کنه بازیچه شده . هنوز چند وقتی از انتخابات ریاست جمهوری نگذشته که حضرات  . دارن یکی یکی اعتقادات و آرزوهای ملت را به مسخره میگیرند از روحانی اصلاح طلب نیست و سکوت روحانی بگیر تا حضور مطهری در کابینه و آخوند شدن احتمالی وزیر ارشاد و حالا دروغ بودن تقلب در 88 . آقای عارف میخواید بدونید دروغ چیه؟ اینه که هنوز موسوی و کروبی در حصرند و شما که بنا بود برای رفع حصر تلاش کنید دارید از واهی بودن تقلب و ادعای اون دو بزرگوار میگید . گفتید 72 درصد مشارکت کردند گفتیم باشه . 55 میلیون واجد شرایط شد 50 میلیون هیچی نگفتیم . روحانی با 51 درصد شد رییس جمهور منتخب گفتیم قبول . اما نگید 88 تقلب نبود! یه نگاه به همین آمارهای حکومتی بکنید . میخواید بگید ملت تعادل روحی ندارند که وقتی 62 درصد سال 84 شرکت کردند احمدی نژاد با 62 درصد آرا رییس جمهور شد . وقتی 84 درصد واجدین شرایط در سال 88 شرکت کردن احمدی نژاد با 63 درصد آرا رییس جمهور شد . الان که 72 درصد مردم شرکت کردند روحانی با 51 درصد رییس جمهور شده! نتیجه منطقی : 1) برای مردم هیچ تفاوتی بین احمدی نژاد و روحانی وجود نداره و اکثریتی که سال 88 به احمدی نژاد رای داد سال 92 به روحانی ضد احمدی نژاد رای میده! 2) اگه تحریمی ها در انتخابات شرکت کنند به احمدی نژاد رای میدن تا روحانی!!! آقای عارف یادت نره که شعار یا حسین میرحسین تو ستادهای شما و آقای روحانی از شعارهای زنده باد عارف و روحانی بیشتر به گوش میرسید . اگر مردم احترامی برای شما قائلند به اعتبار امثال موسویست پس سعی نکنید باز هم راهنمای چپ بزنید و به راست بپیچید

اساس انتخاب کابینه روحانی ، شایسته سالاری یا تقسیم غنائم؟

بعد از تکذیب لیست ارائه شده توسط برخی از سایتها و پس از دیدار هنرمندان و توصیه افرادی چون پگاه آهنگرانی مبنی بر انتخاب کابینه از افرادی با تخصص مرتبط و با توجه به شعار شایسته سالاری حسن روحانی ، روزنامه شرق فهرستی از کابینه احتمالی روحانی ارائه داد که همان اسامی پیشین در آن به چشم میخورد اما افرادی که نامشان جنجال بپا کرده بود مثل علی مطهری که بنا بود وزیر ارشاد شود ، سمتش عوض شده و بناست احتمالا بعنوان وزیر آموزش و پرورش در کابینه حضور یابد . حالا سوال اینجاست که آیا اصرار بر حضور علی مطهری در کابینه با شعار شایسته سالاری آقای روحانی همخوانی دارد؟ یا علت این اصرار نوعی قدردانی از آقای مطهری برای ریاست ستاد انتخاباتی هاشمی رفسنجانی است؟ بقیه کابینه چطور؟ آیا انتخاب یکی از چهار روحانی مطروحه بعنوان وزیر ارشاد عمل به شعار شایسته سالاری و در چهارچوب شعار آزادی و فضای باز رسانه ها و سینماست؟ آیا واقعا در این مملکت بجز این چندتا اسمی که از این دولت میرن تو دولت بعدی کسی دیگه نیست که قدری شایستگی بیشتری داشته باشد؟

سکوت بسه

این متن در صورت حمایت حداقل 100 بلاگر ترجمه و برای روزنامه های معتبر بین المللی ارسال خواهد شد. لطفا حمایت و تبلیغ کنید. زحمت ترجمه هم یکی بکشه

روسای محترم کشورهای آمریکا - آلمان - فرانسه - ایتالیا - انگلیس - ژاپن و سایر
کشورها

اینروزها مردم ایران سیاه ترین دوران تاریخ چند هزار ساله کشورشان را تجربه میکنند. نقض حقوق شهروندان از زندان ها و خیابان ها فراتر رفته و به خانه ها و عبادتگاههای مردم رسیده است. اینروزها حاکمین ایران با معلق کردن قانون اساسی خودشان هیچ مرز انسانی و قانونی برای برخورد با بدیهی ترین حقوق شهروندان ایرانی قائل نیستند. همه میدانند که یک سیستم حکومتی برای بقا به یکی از دو اصل زیر نیازمند است:
1) مشروعیت و حمایت مردم داخل
2) مشروعیت و حمایت بین المللی و تامین مخارج مورد نیاز برای اداره امور از محل صادرات و واردات با سایر کشورها
حکومت ایران سالهاست که به دلیل نقض حقوق بشر و تحمیل فقر به مردم کشور ثروتمند ایران با خرج کردن درآمد ملی ایرانیان در مواردی غیر از راه آبادانی و اقتصاد کشور فاقد مشروعیت از نظر مردم میباشد و دلیل بی بدیل آن فریاد مرگ بر دیکتاتور در چهار دانشگاه بزرگ تهران ظرف مدت کمتر از یکماه پس از سفر محمود احمدی نژاد به سازمان ملل میباشد. اما با این وجود متاسفانه حمایتهای بین المللی از این رژیم زمینه سرکوب مخالفان داخلی و مردم عادی را برای این سیستم بیش از پیش فراهم نموده است. از نظر کشورهای دنیا ایران کشوریست خالی از سکنه که دولتی ثروتمند و یاغی دارد! و میبایست ضمن متوقف ساختن این دولت از یاغی گری از ثروت و منابع طبیعی آن بهره مند شد.از سخنان مسئولین سایر کشورهای دنیا چنین بر می آید که حکومت ایران به گروههای تروریستی کمک مالی میکند. باید متذکر شویم که دولت ایران بخش دیگری از درآمدش را خرج گروههای داخلی برای سرکوب مردم و نقض فاحش حقوق بشر میکند. پس هه مردم ایران و هم کشورهای خارجی از اینکه پول حاصل از درآمد نفتی به حساب چنین سیستمی وارد میشود ناراضی هستند. حال پرسش اینجاست که چرا از چنین دولتی نفت که سرمایه ملی ایرانیانیست که هرگز رنگش را ندیده اند خریداری میشود. مالکین اصلی نفت و سایر منابع طبیعی این سرزمین مردم ایران هستند ولی حکومت ایران با فروش آن درآمد ناشی از آنرا بجای مردم خرج اهداف تروریستی خود در منطقه میکند و از طرف دیگر با خرید ابزار مدرن سرکوب از کشورهای غربی صدای معترضین داخلی را خفه کرده و حتی در اقدامی شرم آور مردم بی پناه ایران را به بهانه های واهی مثل پوشش و عقیده و رفتارهای متناقض با ایدئولوژی فراگیر حاکمان که حتی شامل موی شهروندان ایرانی میشود را مورد ضرب و شتم و بازداشت قرار میدهند. اگر جهان امروز جهانی بر پایه عدالت و انسانیت باشد باید صدای مردم ایران را بشنود که هزینه سرکوب مردم ایران را با خرید منابع طبیعیشان از حکومت غیر منتخب جمهوری اسلامی تامین نکنید و مردم ایران از این معاملات روزمره بین دولت سرکوبگر ایران و دولتهای غربی ناراضی اند. بیش از چهل درصد مردم ایران با وجود نفت بالای 90 دلار زیر خط فقر زندگی میکنند و معترضین به این امر به زندان میروند و شکنجه میشوند. از شما دولتمردان میپرسیم که آیا این انصاف است که به قیمت رنج یک ملت رفاه مردم کشور خودتان را تامین کنید؟ بیش از ده دانشجوی ایرانی به جرم اعتراض به سیاستهای دولت در زندان بسر میبرند. بی خوابیها و ایستادنهای طولانی و ضرب و شتم بخشی از شکنجه هاییست که متحمل میشوند. دادگاههای آنها غیر علنی و احکام صادره برای آنها فراتر از قوانین خود جمهوری اسلامیت! زنان برابری طلب ایران به جرم جمع آوری امضا برای درخواست تغییر قوانین زن ستیز از مجلس بازداشت میشوند و روانه زندان میگردند. دوسال حبس و شلاق مجازاتیست که تنها یکنفر از فعالین حقوق زن به جرم شرکت در تجمعی آرام که پلیس در این تجمع دست وی را شکست باید متحمل گردد. فعالین کارگری به جرم درخواست حقوق عقب افتاده شان راهی زندان میگردند. زیارتگاههای دراویش گنابادی که محلیست برای پرستش خدا توسط دولتمردان تخریب میگردد و در نهایت مردم عادی کوچه و بازار در خیابانها بخاطر نوع پوشش و حتی مدل مو مورد ضرب و شتم قرار گرفته و بازداشت میشوند. اینروزها بر سر خیابانهای شهر ما اجساد به دار آویخته شده به وفور دیده میشود. شب هنگام در خانه های مردم را میکوبند و به خانه ای یورش برده تا در آن پدر یا پسری به ظاهر مجرم را جلوی چشمان فرزندان و پدر و مادر و مردم با توحش بزنند و برهنه و تحقیر کنند و سقف خانه اش را به رگبار ببندند و همه این کارها بدون هیچ محاکمه و حق دفاعی از قبل صورت میگیرد. جهان با صدور قطعنامه های غیر التزام آور سالانه درباره نقض حقوق بشر در ایران به حاکمان فعلی چراغ سبز نشان داده که دست شما برای سرکوب مردم ایران باز است اما بشرط آنکه منافع ما را به خطر ننداخته و غنی سازی اورانیوم را متوقف کنید!
در پایان یکبار دیگر لازم به یادآوریست که از نظر مردم ایران کشورهای دنیا میتوانند حکومت ایران را ملزم به رعایت حقوق بشر نمایند و در این راستا از شما میخواهیم که با تعلیق روابط با گروه کوچک حاکم بر ایران و تهدید به قطع خرید نفت که بیش از هشتاد درصد درآمد حکومت ایران را برای رسیدن به اهداف متحجرانه و غیر انسانی اش فراهم میکند به داد ملت رنج کشیده ایران برسید که قطعا راه حل مسئله ایران را نه جنگ و سازش بلکه حمایت واقعی و عملی از دموکراسی و حقوق بشر در ایران میداند
بنی آدم اعضای یکدیگرند که در آفرینش ز یک گوهرند چو عضوی بدرد آورد روزگار دگر عضوها را نماند قرار تو کز محنت دیگران بی غمی نشاید که نامت نهند آدمی

بدون شرح

واعظان کین جلوه در محراب و منبر میکنند***چون به خلوت میروند آن کار دیگر میکنند




پرسشی دارم ز دانشمند مجلس باز پرس *** توبه فرمایان چرا خود توبه کمتر میکنند

برای کسانی که بین احمدی نژاد و اصلاح طلبان تفاوت غائلند! حتما شنیدید که از نظر کروبی و خاتمی رفسنجانی اصلاح طلب محسوب میشه! حالا ببینید که این طرح سرکوب چگونه قدم به قدم و هماهنگ از طرف تمام ارکان حکومت جلو میره. البته اصلاح طلبان چون نهادی در دست ندارند فعلا سکوت کردند (علامت رضا) و سرگرم فعالیت برای انتخابات آینده اند
جاسبی: به هیچ کس مربوط نیست غیر از ... د
خوب تا اینجا معلوم شد که تصمیمات دانشگاه آزاد توسط رفسنجانی گرفته میشه
نود و سه حكم انضباطي براي دانشجويان دانشگاه آزاد به دليل پوشش نامتعارف صادر شد
اینم برای اینکه بدونید کسی که در انتخابات کارنوالی از دختران و پسران نا متعارف راه مینداخت الان تو دانشگاههای زیر نظرش داره بخاطر لاک ناخن و پوشش حکم اخراج و تعلیق صادر میکنه. زمان خاتمی هم که یادمون نرفته دور میدونها پای دخترها را تو سطل سوسک میکردند و رو صورتشون تیغ میکشیدند. بازم بگیم بین این و اون فرق هست . منطق مسخره بد و بدتر! اگر دنبال اصلاحات هستیم باید به متن مردم و اصلاح طلبان اصیل و مردمی رجوع کنیم وگرنه افرادی مثل خاتمی و کروبی و رفسنجانی و حجاریان و نهضت آزادی و ... دروغهایی بیش نیستند
تو نظر سنجی سایت نوروز هم در مورد طرح افزایش ضریب امنیت اجتماعی شرکت کنید

جایزه آفتابه طلایی برای پیشروترین فرد در ایجاد حس نا امنی در جامعه

شاید بد نباشه ما هم به گردن کسانی که برای مردم ایجاد مزاحمت و ناامنی میکنند آفتابه بندازیم. چقدر تصویر بالا تکانده بود! پلیس در کشورهای خارجی بعد از دستگیری متهم بدون کوچکترین تخطی از وظایف تعریف شده اش در اولین اقدام حقوق فرد دستگیر شده را به او یادآوری میکند ولی تو مملکت ما پلیس با این وضع با فردی که هنوز هیچ دادگاهی بر مجرم بودن و نوع مجازاتش حکم نداده اینطور وحشیانه و تحقیر آمیز برخورد میکند. طرح مبارزه با بدحجابی هم بدون توجه به اعتراضات مردم همچنان بدور از دوربین های موبایل ما ادامه داره تا کی برسد که دوباره عکسی از جنایتی دیگر لو بره! من فکر میکنم کسانی که اینهمه سال مخفیانه و یواشکی پوست مردم را میکندند از نمایش عریان خشونت و نشان دادن سکوت نهادهای بین المللی و کشورهای خارجی به مردم ایران منظوری دارند و برای رسیدن به این منظور از هیچ کوششی فروگذار نخواهند کرد پس برماست ظلمی که به مردم کشورمون میشه را فریاد بزنیم تا همه دنیا بشنوند و با اتحاد راهکارهایی موثر برای رسیدن به حقوقمون بصورت پایدار پیدا کنیم. خوب در برابر اینهمه حس نارضایتی و ناامنی واقعا کمال بی انصافیست که مسئول اصلی این ناامنی ها را از یک آفتابه طلایی ناقابل محروم کنیم. از نظر من این چهار نفر کاندیدای مناسبی برای دریافت این جایزه هستند . به نظر شما مسئول اصلی احساس ناامنی بین زنان - جوانان - دانشجویان - روشنفکران - روزنامه نگاران - دراویش - معلمان - کارگران و سایر مردم ایران از هر گروه و دسته ای کدامیک از این افراد هستند؟ لطفا برای شرکت در این نظرسنجی به ستون سمت راست این وبلاگ مراجه نمایید

ما ایرانیها تا خون نبینیم لب به اعتراض نمیگشاییم

چقدر تو این مدت سعی کردم که بلاگرها را به اعتراض علیه خشونتهای پلیس و دخالتهای حکومت در مسائل شخصی شهروندان ایرانی مثل حجاب و نوع پوشش و روابط دختر و پسر مجاب کنم ولی متاسفانه هرکس در دنیای خودش بود و نسبت به احوال هموطنانش بی تفاوت! اینروزها دانشجویان پلی تکنیک و علامه و مازندران و شیراز و تبریز و کرمانشاه و همدان و سیستان و بلوچستان و سایر دانشجویان جای جای ایران کتک میخورند و از تحصیل محروم و راهی" دانشگاه اوین" برای شکنجه و اعتراف اجباری میشوند ولی کسی دم بر نمی آورد. چرا؟ شاید دوباره باید مثل 18 تیر خون ببینیم تا بفهمیم که این بهترین فرزندان ایران زمین برای ما این زجرها را تحمل میکنند. رنجی درست معادل رنج میلیونها زن و پسر ایرانی که اینروزها در خیابان ها تحمل میکنند. گریه آروم دخترکان سوار بر ماشین های گشت پلیس تحریک کننده نبود؟ گریه بچه های کوچکی که مادرانشان را میگرفتند کافی نبود؟ تحقیر و ضرب و شتم بدون محاکمه افراد جلوی چشم همسایگان و پدر و مادر کافی نبود؟ فقط برای اعتراض باید زنی سرتا پا خونی میدیدیم تا نطقمان باز شود! امروز بازهم گشتهای ارشاد بدون توجه به تمام این حرفها مشغول آزار و اذیت مردم بودند و من از این میترسم که این خیز به رخوتی دوباره بیانجامد پس شما را به خدا حالا که بازم موضوعی برای اتحاد در دفاع از حق هموطنانمان و خود و خانواده مان پیدا کردیم تا لغو قانون حجاب و پوشش اجباری و تعهد پلیس و دولتمردان بر پایبندی به قوانین انسانی آرام ننشینید

یکی دیگر از هزاران جنایت روزانه پلیس . ضرب و شتم زنان در هفت تیر به بهانه بد حجابی. زنان بیچاره بعد از کتک خوردن در حالیکه روسری بر سر نداشتند توسط مردم فراری داده شدند. زنانی که داد و فریاد میکنند و سوار ماشین های گشت نمیشوند دست آخر نجات پیدا میکنند ولی زنان بی سر و زبونی که بی صدا سوار ماشین میشوند و آروم اشک میریزند دست آخر جای در گوشه سیاهچال ها خواهند داشت. بمیرم برای مردم کشورم که این روزگارشونه

اینها صحنه هاییست که اینروزها باید ببینیم و از ترس صدامون در نیاد
چند مرد نقاب پوش تو خیابونها یک انسان بی پناه را وحشیانه تا سرحد خونی شدن و زار زدن جلوی چشم دیگران میزنند و ازش عکس میگیرن. آفتابه گردنش میندازند . پرتش میکنند تو آشغالها. بلندش میکنند و به زمین میکوبندش. این کارها فقط از یک مشت فاشیست وحشی بر میاد. اسم کسی که کتک میخوره را بزاریم اوباش! چی تغییر میکنه؟ این به اصطلاح مسلمونها میگویند عمرو عاص تو بیابون لخت شد و علی بخاطر بی دفاع بودنش از کشتنش صرف نظر کرد چون کشتن یک فرد برهنه و بی سلاح "ناجوانمردانه" بود. این حیوانات نقاب پوش بر اساس چه معیاری یک انسان بی پناه را اینجوری به باد کتک و تحقیر میگیرند؟ مگه این مملکت خراب شده قانون نداره؟ مگه تو این قانون کثیف برخورد با مجرمین تعریف نشده؟ کدوم دادگاه بی دادگاهی حکم داده که این بیچاره ها مجرمند یا ارازل و اوباش؟! پلیس میریزه در خونه اینها و میارنشون بیرون و اینجور وحشیانه باهاشون برخورد میکنند؟ این قانون مال کیه؟؟؟؟ بفرض مجرم بودن این شیوه تنبیه در کجای قانون اومده؟ پلیس چه حقی داره تنبیه کنه یا مردم را کتک بزنه؟ اگر مجرمند باید برن دادگاه بعد هم با وکیل محاکمه بشوند و بعد در صورت مجرم بودن به زندان محکوم خواهند شد. انداختن تو سطل آشغال کجای قانون اومده؟ اگه طرف زیر کتک و شکنجه ضربه ای بخوره و عضویش از کار بیفته آیا از دست دادن اون عضو جزء مجازاتش بوده؟ از کی میتونه دیه بگیره یا بهتره بپرسم به کی میتونه شکایت کنه؟ پلیس چه حقی داره مردم را به خاک و خون بکشه؟ اگه پلیس حق داره بگیره - حکم بده و اجرا کنه دادگاه و قوه قضاییه برای کیه؟ صد رحمت به طالبان! صد رحمت به طالبان! صد رحمت به طالبان!